خیلی دلم گرقته خیلی زیاد.........انقدرکه جلوی اشکامو نمی تونم بگیرم.
چقدر بده ادم به چیزایی که می خواد نمی تونه برسه یایه وقتا یه کارایی انجام داده که فکر میکرده درسته ولی الان فهمیده اونجوری که اون می خواسته نشده....
نمی دونم !!!!!!!
تنها چیزی که بعد کلی فکر به زبونم می یاد همینه.
نمیدونم چرا نمیتونم حتی به اونایی که قول دادم وقتی خیلی ناراحتم باهاشون حرف بزنم ..از ناراحتیم بگم!!!
دلم نمی یادکسی ازناراحتیم ناراحت بشه دست خودمم نیست ذاتم اینجوریه.
امروز دلم هوای گذشته ها رو کرده ...اخه چرا بعضیا با دخالتشون نمی ذارن ادم زندگشو بکنه؟؟؟
باباجون شاید دلمون می خواد خودمون رو پرتکنیم ته دره اخه به شماچه؟؟؟؟
کیه که بفهمه؟؟
اگه دخالت اطرافیان نبود الان خیلی چیزا اینجوری نبودکه الان هست.
ای خداااااااااا یعنی میشه بازم دوباره تکرار بشه؟؟؟
برای خدا کاری نداره ......ماها ییم که وقتی خدا یه چیزی بهمون میده بلد نیستیم ازش استفاده کنیم و قدرش روهمون موقع بدونیم.
خیلی مبهم نوشتم ولی برای خودم واضحه..
......تا حالا از ته دل با خدا حرف زدی
داستان دختري كه خدا از او عكس ميگرفت
14580 بازدید
1 بازدید امروز
0 بازدید دیروز
5 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian